اس ام اس عاشقانه چهارم دی ماه 1389  

به دل میگم شب یا سحر یادش نکن / دلم میگه دیونشم ، تو هم فراموشش نکن . . .
.
.
آرزو میکنم که فرو افتادن هر برگ پاییزی آمینی باشد برای آرزوهای قشنگت . . .
.
.
اندیشه ات را با که میپرورانی ؟
خوش به حالش …
اما مرا همین بس که
“دوستت دارم”
.
.
به سراغ من اگر می آیی  دگر آسوده بیا
چند وقتی ست که فولاد شده چینی نازک تنهایی من  . . .
 


پس شاخه های یاس و مریم فرق دارند / آری اگر بسیار اگر کم فرق دارند

شادم تصور میکنی وقتی ندانی / لبخندهای شادی و غم فرق دارند . . .

.

.

.

دلتنگ تو امروز شدم تا فردا / فردا شد و باز هم تو گفتی فردا

امروز دلم مانده و یک دنیا حرف / یک هیچ به نفع دل تو تا فردا . . .

.

.

.

بیا با هم بجنگیم ، من شکست می خورم و تو پیروز می شوی

بعد تو مرا تسخیر کن !


.

.

.

نافم را که بریدند ، فاصله ها شد تقدیر من

آری از همان وقتها شروع شد بی تو بودنم . . .

.

.

.

ز روزی که یکی دلم را برده / تب دارم مثل طفل سرما خورده

گفتارم شعر ، شعرهایم هذیان / دکتر جان بنده زنده ام یا مرده  . . .

.

.

.

گر فراموشت کنم بر من حرام است زندگی / من تو را با جان خریدم کی فراموشت کنم . . .

.

.

.

نام تو رازی نوشته بر بال پروانه هاست ، گلها همه به نام تو مشهورند

آیینه های از انعکاس نام تو می خندند و من تنها برای تو می گویم ، زندگی کن تا زنده بمانم  . . .

.

.

.

غم دانه دانه می افتد روی گونه هایم ، آری شور است طعم نبودنت !

.

.

.

زندگی در گذر حادثه هاست ، گاه تلخ است و گهی شیرین است

دل ما در پس این تلخی و شیرینی هاست ، صاف و صادق بماند زیباست . . .

.

.

.

گنجشک ها با این که تعدادشون خیلی زیاده بازم همدیگه رو میشناسند

اما نمیدونم توی دنیا چندتا مثل من وجود داره که تو منو فراموش کردی . . .

.

.

.

تاج من بر سرم نیست ، تاج من در قلب من جای دارد

تاجی که به ندرت پادشاهی را از آن بهره داده اند

(شکسپیر)

بر گرفته از تنهایی



7 دی 1389برچسب:, |

پرسيد به خاطر كي زنده هستي؟ با اينكه دلم مي خواست با تمام وجودم داد بزنم "بخاطر تو" بهش گفتم به خاطر هيچ كس. پرسيد پس به خاطر چه زنده هستي؟ با اينكه دلم فرياد ميزد "به خاطر تو" با يك بغض غمگين گفتم به خاطر هيچ چيز. ازش پرسيدم تو به خاطر چي زنده هستي؟ در حاليكه اشك تو چشمانش جمع شده بود گفت به خاطر كسي كه به خاطر هيچ زنده است

عشق را وارد کلام کنيم تا به هر عابري سلام کنيم و به هر چهره اي تبسم داشت ما به آن چهره احترام کنيم زندگي در سلام و پاسخ اوست عمر را صرف اين پيام کنيم عابري شايد عاشقي باشد پس به هر عابري سلام کنيم

بسته ام در خم ابروي تو اميد دراز/ان مبادا که کند دست طلب کوتاهم/بامن راه نشين خيزو سوي ميکده آي/تادر آن حلقه ببيني که چه صاحب جاهم

چاه هم با من و تو بيگانه است ني صد بند برون آيد از آن، راز تو را فاش كند درد دل گر بسر چاه كني خنده ها بر غم تو دختر مهتاب زند گر شبي از سر غم آه كني

قلب مثل دو تا اتاق ديوار به ديوار هست كه يكي از اتاقها غم و ديگري شادي. مي گن آرام بخند كه تو اتاق بقلي غم را بيدار نكني دن جاي پات ميان و ميرن .

ثمره عمر آدمي يك نفس است و آن نفس از براي يك همنفس است گر نفسي با نفسي هم نفس است آن يك نفس از براي عمري بس است


انسان عاشق زيبايي نمي شود بلكه آنچه عاشقش مي شود در نظرش زيباست

پيش آتش دل شمع و پر پروانه يکيست گر به سر حد جنونت ببرد عشق "عماد" بي وفائي و وفاداري جانانه يکيست

پيش ما سوختگان مسجد و ميخانه يکيست حرم و دير يکي، سبحه و پيمانه يکيست اينهمه جنگ و جدل حاصل کوته نظري است گر نظر پاک کني کعبه و بتخانه يکيست هرکسي قصه شوقش به زباني گويد چون نکو مينگرم حاصل افسانه يکيست اين همه قصه ز سوداي گرفتاران است ورنه از روز ازل دام يکي، دانه يکيست

اگر تمام شب برا ي از دست دادن خورشيد گريه کني لذت ديدن ستاره ها را هم از دست خواهي داد

زندگي را دور بزن و آن گاه که بر تارک بلند ترين قله ها رسيدي، لبخند خود را نثار تمام سنگريزه هايي کن که پايت را خراشيدند

زندگي مثل پياز است که هر برگش را ورق بزني اشکتو در مي ياره



7 مهر 1389برچسب:, |

صفحه قبل 1 صفحه بعد

آپلود عکس

خرید اینترنتی

فال حافظ

قالب وبلاگ

 

آپلود عکس

خرید اینترنتی

فال حافظ

قالب وبلاگ