گاهی باید کم شی از نبودن ها...

زیاد که باشی...تکراری میشوی...

بودنت را قدر نمیدانن

خوب بودن و مهربانیت وظیفه ات میشود

و خیلی زود فراموش میشوی

 



دو شنبه 23 تير 1393برچسب:, |

یه جـاهای قشنـگی تو زنـدگی هـست ...

 






به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
اونی که زود میرنجه زود میره، زود هم برمیگرده. ولی اونی که دیر میرنجه دیر میره، اما دیگه برنمیگرده ...

به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
رنج را نباید امتداد داد باید مثل یک چاقو که چیزها را می‏بره و از میانشون می‏گذره از بعضی آدم‏ها بگذری و برای همیشه قائله رنج آور را تمام کنی.

به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
بزرگ*ترین مصیبت برای یک انسان اینه که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته*باشه نه شعور لازم برای خاموش ماندن.

به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
مهم نیست که چه اندازه می بخشیم بلکه مهم اینه که در بخشایش ما چه مقدار عشق وجود داره.

به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
شاید کسی که روزی با تو خندیده رو از یاد ببری، اما هرگز اونی رو که با تو اشک ریخته، فراموش نکنی.

به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
توانایی عشق ورزیدن؛ بزرگ*ترین هنر دنیاست.

به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
از درد های کوچیکه که آدم می ناله؛ ولی وقتی ضربه سهمگین باشه، لال می شه.

به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
اگر بتونی دیگری را همونطور كه هست بپذیری و هنوز عاشقش باشی؛ عشق تو کاملا واقعیه.

به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
همیشه وقتی گریه می کنی اونی که آرومت میکنه دوستت داره اما اونی که با تو گریه میکنه عاشقته.

به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
كسی كه دوستت داره، همش نگرانته. به خاطر همین بیشتر از اینكه بگه دوستت دارم میگه مواظب خودت باش.


و بالاخره خواهی فهمید که :

همیشه یک ذره حقیقت پشت هر"فقط یه شوخی بود" هست.

یک کم کنجکاوی پشت "همین طوری پرسیدم" هست.

قدری احساسات پشت "به من چه اصلا" هست.

مقداری خرد پشت "چه میدونم" هست.

و اندکی درد پشت "اشکالی نداره" هست.
 



یک شنبه 1 مرداد 1391برچسب:, |

پسر جون!!

افتخار میکنی هرزه ای؟

افتخار میکنی هر روز با احساس یه دختر بازی میکنی و میری پزشو به دوستات میدی که با اینم اره!!

که همه آویزونتن؟

افتخار میکنی از 10تا کلمت 1000تاش فحشه و احترام گذاشتن به هیچ کس رو بلد نیستی؟

افتخار میکنی که هر شب مستی و نوعی از پارتی نبوده که حضور نداشته باشی؟

افتخار میکنی که بگی اهل تعهد نیستی و دختر واسه بازی دادنه؟

همه این کارارو میکنی که فردا که ازدواج کردی مثلا دلت نخواد؟...فکر کن دلی که مریض شد دلش نخواد!!....فکر کن یه در صد ...

احساس میکنی که خیلی شاخی که تو یه لحظه با هزار نفری؟

نه عزیز من!! اینا افتخار نیس....عقدس....کمبود

الان درکِش واست زوده  فردا روز می فمی چی می گم

 

 



جمعه 23 تير 1391برچسب:, |

 

احمق نباش

 

وقتی یکی در جواب متعهد شدن میگه نمیدونم ولی خیلی دوست دارم

 

فقط رو قسمت دوم کلید نکن

 

نمیدونم یعنی هنوز دلم میخواد بقیه رو امتحان کنم

 

دوست دارمشم واسه اینه که تا پیدا شدن گزینه جدید دستش خالی نمونه

 

مثه اسکلا تیریپ وفاداری بر ندار چون به مرور اسمت میشه اویزون

 

بهش توصیه کن تا بزرگ نشده واسه تصمیم گیری بره تو کوچه بازیشو کنه

 

 

 



یک شنبه 18 تير 1391برچسب:, |

قبل از هر چیز برایت آرزو میکنم که عاشق شوی ،
و اگر هستی ، کسی هم به تو عشق بورزد ،
و اگر اینگونه نیست ، تنهاییت کوتاه باشد ،
و پس از تنهاییت ، نفرت از کسی نیابی.
آرزومندم که اینگونه پیش نیاید .......
اما اگر پیش آمد ، بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی.
برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی ،
از جمله دوستان بد و ناپایدار ........
برخی نادوست و برخی دوستدار ...........
که دست کم یکی در میانشان بی تردید مورد اعتمادت باشد .
و چون زندگی بدین گونه است ،
برایت آرزو مندم که دشمن نیز داشته باشی......
نه کم و نه زیاد ..... درست به اندازه ،
تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قراردهند ،
که دست کم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد.....
تا که زیاده به خود غره نشوی .
و نیز آرزو مندم مفید فایده باشی ، نه خیلی غیر ضروری .....
تا در لحظات سخت ،
وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است،
همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرپا نگاه دارد .
همچنین برایت آرزومندم صبور باشی ،
نه با کسانی که اشتباهات کوچک میکنند ........
چون این کار ساده ای است ،
بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر میکنند .....
و با کاربرد درست صبوریت برای دیگران نمونه شوی.
و امیدوارم اگر جوان هستی ،
خیلی به تعجیل ، رسیده نشوی......
و اگر رسیده ای ، به جوان نمائی اصرار نورزی ،
و اگر پیری ،تسلیم نا امیدی نشوی...........
چرا که هر سنی خوشی و ناخوشی خودش را دارد و لازم است
بگذاریم در ما جریان یابد.
امیدوارم سگی را نوازش کنی ، به پرنده ای دانه بدهی و به آواز یک
سهره گوش کنی ، وقتی که آوای سحرگاهیش را سر میدهد.....
چراکه به این طریق ، احساس زیبایی خواهی یافت....
به رایگان......
امیدوارم که دانه ای هم بر خاک بفشانی .....
هر چند خرد بوده باشد .....
و با روییدنش همراه شوی ،
تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد.
به علاوه امیدوارم پول داشته باشی ، زیرا در عمل به آن نیازمندی.....
و سالی یکبار پولت را جلو رویت بگذاری و بگویی :
" این مال من است " ،
فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان ارباب دیگری است !
و در پایان ، اگر مرد باشی ،آرزومندم زن خوبی داشته باشی ....
و اگر زنی ، شوهر خوبی داشته باشی ،
که اگر فردا خسته باشید ، یا پس فردا شادمان ،
باز هم از عشق حرف برانید تا از نو بیآغازید ...
اگر همه اینها که گفتم برایت فراهم شد ،
دیگر چیزی ندارم برایت آرزو کنم ...
 



جمعه 7 بهمن 1390برچسب:, |

خیلی زیاد درگیر روزمرگی زندگی شده ایم.
اما اگر کمی از بالاتر به زندگی نگاه کنیم زندگی فقط به اندازه نگاه کردن به این عکس طول میکشد.



این مدت کم ارزش بغض و کینه و دشمنی با همدیگر رو دارد؟
بهتر نیست از فرصت کم برای مهربونی با همدیگر استفاده کنیم؟؟
بیا تا قدر یکدیگر بدانیم.
 



چهار شنبه 14 دی 1390برچسب:, |

 
 

خيلي سخته که بغض داشته باشي ، اما نخواي کسي بفهمه ...  



خيلي سخته که عزيزترين کست ازت بخواد فراموشش کني ...



خيلي سخته که سالگرد آشنايي با عشقت رو بدون حضور خودش جشن



بگيري ... خيلي سخته که روز تولدت ، همه بهت تبريک بگن ، جز



اوني که فکر مي کني به خاطرش زنده اي ... خيلي سخته که غرورت



رو به خاطر يه نفر بشکني ، بعد بفهمي دوست نداره ... خيلي سخته که



همه چيزت رو به خاطر يه نفر از دست بدي ، اما اون بگه : نمي


خوامت حال فاصله ها جشن میگیرند هلهله ی جدایی را..


 



جمعه 11 آذر 1390برچسب:, |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد

آپلود عکس

خرید اینترنتی

فال حافظ

قالب وبلاگ

 

آپلود عکس

خرید اینترنتی

فال حافظ

قالب وبلاگ